شهرداری؛ نه فقط نهادی خدماتی، بلکه آینهای از زیست شهری
شهرداریها در ایران، دستکم در ذهن بسیاری، بیشتر با خدمات شهری تعریف میشوند: جمعآوری زباله، آسفالت خیابان، ایجاد فضای سبز، صدور پروانه، نظافت معابر و اموری از این دست.
هیچکس منکر اهمیت این خدمات نیست، اما آیا نقش شهرداریها صرفاً در همین سطح خلاصه میشود؟
اگر بخواهیم با نگاهی مدرن به مفهوم شهر و شهرنشینی بنگریم، شهرداریها باید فراتر از نهادهای خدماترسان باشند؛ باید نهادهایی باشند که در قلب فرآیند «سیاستگذاری شهری» ایستادهاند—نهادهایی با مسئولیتهایی همچون تحقق عدالت فضایی، ارتقای کیفیت زندگی، تابآوری شهری، مدیریت بهینه منابع، هویتبخشی، جلب مشارکت عمومی و پیشبرد توسعه پایدار.
در جهان امروز، شهرداریها آرامآرام از جایگاه «مدیران خدمات» بهسوی «رهبران تحول» حرکت میکنند.
اما در ایران، متأسفانه هنوز گرفتار نگاههای تقلیلگرایانهایم. در بسیاری از سطوح، شهرداری همچنان نهادی دیده میشود که باید فقط کارهای اجرایی انجام دهد—آن هم بدون منابع پایدار، اختیارات کافی، یا حمایت ساختاری مناسب.
در تجربهی من، شهرداری یک میدان واقعی است
برای من که سالها دغدغهی آموزش و پژوهش در حوزهی معماری و شهرسازی داشتهام، و در عین حال، مسئولیت مدیریت شهری را در یکی از مهمترین شهرهای شمال شرق کشور بر عهده گرفتهام، شهرداری نه صرفاً یک نهاد اداری، بلکه یک میدان واقعی است.
میدانی برای سنجش تواناییها، آزمون ایدهها، و زیستن در تجربهی همان مفاهیمی که سالها در کلاس، مقاله و کتاب از آنها سخن گفتهایم.
در میدان شهرداری، هیچچیز ساده نیست.
تصمیمگیریها همیشه با محدودیت همراه است: منابع محدودند، انتظارات فراوان.
از یک سو، شهروندی که بهدرستی خواهان پارکی تمیز، خیابانی ایمن و خدماتی باکیفیت است؛ و از سوی دیگر، ساختارهایی که گاه بهجای تسهیل، خود مانع پیشرفت میشوند.
مدیریت شهری در ایران، نوعی بندبازی است میان خواست عمومی، توان فنی، منابع اقتصادی و الزامات نهادی و حقوقی.
و در این میان، آنچه شهرداری را زنده نگه میدارد، تنها یک عنصر بنیادین است: نیروی انسانی متعهد.
صحنههای نادیده؛ آنان که شهر را هر روز از نو میسازند
در تاریکی بامداد، وقتی خیابان هنوز خواب است، صدای جارو کشیدن یک پاکبان، نخستین نشانهی زندگیست.
در ظهر تابستان، وقتی گرما در سیمان میجوشد، کارگر فضای سبز همچنان مشغول است.
در شب طوفانی، آتشنشان آمادهباش است، رانندهی خدمات شهری همچنان در حال انتقال نخاله است، کارشناس عمرانی تا نیمهشب پای پروژه ایستاده، و مدیر شیفت، بیوقفه پشت میز مانده است.
هیچکدام از این صحنهها در قاب دوربینها نیستند، اما همهشان زیربنای شهرند.
چهاردهم تیر، پیش از آنکه روز مدیران شهرداری باشد، روز همین تلاشگران گمنام و بیادعاست؛ آنان که زیر آفتاب، در برف، در دل بحران، بیآنکه دیده شوند، بار زندگی شهری را بر دوش میکشند.
بازاندیشی در جایگاه شهرداریها: از «نهاد مأمور» به «نهاد مأذون»
به باور من، شهرداریها در ایران نیازمند بازتعریفی بنیادیناند.
باید از الگوی «نهاد مأمور» (مجری صرف دستورات بالا) بهسوی «نهاد مأذون» حرکت کنیم؛ نهادی که در چارچوب قانون، اما با اختیار و ابتکار، مسئولیت راهبردی شهر را به دوش بکشد.
برای تحقق این تحول، ضروریست که:
• منابع مالی پایدار و عقلانی برای شهرداریها بازطراحی شود؛
• جایگاه شوراهای اسلامی شهر تقویت شود؛
• آموزش و تربیت مدیران شهری بهطور نظاممند نهادینه شود؛
• مشارکت واقعی مردم در تصمیمگیریهای شهری تسهیل گردد؛
• و پیوند میان شهرداری و دانشگاه، از حالت نمادین به سطحی مؤثر و هدفمند ارتقا یابد.
بدون این اصلاحات ساختاری، شهرداریها در بهترین حالت، درجا خواهند زد؛ و در بدترین حالت، با هر تغییر مدیریتی، فرسودهتر خواهند شد.
سبزوار؛ جایی برای آزمودن مدیریت شهری آیندهمحور
در سبزوار، با وجود همه دشواریها، کوشیدهایم گامی در این مسیر برداریم.
از نوسازی ناوگان خدماتی تا شفافسازی مالی؛ از تمرکز بر بازآفرینی بافت تاریخی تا فعالسازی ظرفیتهای فرهنگی و اجتماعی؛ از تعامل با نهادهای مردمی تا ارتقای زیرساختهای شهری—همه در جهت ساختن شهریست که مردماش خود را در آن ببینند و به آن دل ببندند.
ما هنوز در ابتدای راهایم، اما باور داریم که حتی در دل محدودیتها، میتوان خلاق بود، میتوان مسئولانه عمل کرد، و میتوان شهری ساخت که با سرمایهی اجتماعی اداره شود، نه صرفاً با منابع مالی.
و اکنون: یادآوری، سپاس و امید
چهاردهم تیر، برای من فقط یک روز در تقویم نیست. یادآوریست؛ که چرا این راه را آغاز کردم. سپاسیست؛ از همه همکارانم—از پاکبان تا مدیر، از کارگر تا کارشناس، از راننده تا برنامهریز—که هر روز در سکوت، اما با اثر، شهر را میسازند. و امیدیست؛ به آیندهای که در آن، شهرداریها نه فقط پیمانکار خدمات، که معماران تحول، توسعه و زندگی شایسته باشند. از همه شما که بیادعا، اما عمیق و مؤثر، بار شهر را بر دوش میکشید، صمیمانه سپاسگزارم. باشد که این شهر، از آنِ مردم بماند؛ و ما، امانتدارانِ صادق آن مردم باشیم.
میثم حسینآبادی
شهردار سبزوار
تیرماه ۱۴۰۴